آرامش

بریم پارت دوم

نمیشه بهش بگم تو اینجت بخواب من تو اتاق .

بعد از چند دقیقه فکر کردن دل و زدم به دریا و رفتم سمت اتاق .

+عه در اتاق که بازه 

اروم اروم وارد اتاق شدم که دیدم امیر با خیال راحت خوابیده. 

دلم نمیومد بیدارش کنم ولی خب چیکار میکردم بلخره که باید بیدارش کنم.

رفتم بالا سرش وایستادم

+امیر....امیر.....امییرر

او چقدر عمیق خوابیده بیدار نمیشه.

نزدیک تر رفتم و پتو و از روش کشیدم:امیررر

+هوم چیه ارغوان

_امیر 

+هوم

_گردنم درد میکنه میشه جاهامونو عوض کنیم؟

+نه، بیا همینجا بخواب 

_امیر لطفا دیگه خیلی بدنم درد میکنه سرما خوردم.

+وقتی گفتم بیا بشین غذامونو بخوریم لج نمیکردی تا اینجوری نشع

_امیر ببخشید دیگه خیلی خسته بودم خوابم میومد خب

+من بلند نمیشم خیلی خوابم میاد اگه میخوای بیا همینجا بخواب و اگرنه برو رو کاناپه بخواب.

_وا امیر چقدر بدجنسی 

+شب بخیر خوشگلم

از اتاق اومدم بیرونو و محکم در و کوبیدم.

داشتم از پله ها میومدم پایین که چشمم خورد به میزی که امیر اماده کرده بود

+واو چه خوشگل و شیک!

به سمت میز رفتم ، الهی طفلی حق داشته ناراحت بشه.

چیکار کنم از دلش در بیارم؟

عا فهمیدم، خوبه پیتزا هنوزم داغه

پیتزا و تو یه ظرف خوشگل گذاشتم و روشو با فلفل دلمه ای ذرت تزئین کردم و اروم اروم به سمت اتاق رفتم.

+امیر

جواب نداد

+میدونم بیداری بلند شو دیگه 

_چی میخوای ارغوان؟

+اول یکم مهربون باش تا بگم چی میخوام

_چی ارغوان بگو دیگه خوابم میاد

سینی پیتزا و اروم از پشت در اوردم داخل 

+ببین چی اوردم

_خب چیکار کنم؟

سینی و گذاشتم رو میز و کنارش نشستم

+امیر ناراحت نشو دیگه معذرت میخوام 

_خب؟

وا چرا انقدر سنگ دله، پسره اخمو رو مخ

+امیر خیلی گرسنمه بیا بشینیم باهم دیگه این پیتزا بخوریم‌.

_میدونی چیه ؟ منم خیلی گرسنمه 

زدم زیر خنده و شروع به خوردن کردیم‌.

بعد از تموم شدن پیتزا.

+خیلی خوشمزه شده بود امیر ، دسپختت حرف نداره ها

_من و دست کم گرفتی 

+اووو میبینم حسابی خوشت اومده 

_اره، بخوابیم خیلی خستم

+نه دیگه امیر برو رو کاناپه بخواب

_خستم ارغوان اگه اونجا بخوابم از درد دیگه نمیتونم رانندگی کنم.

+باشه پس مرز میکشیم

_اون دیگه چیع؟

+یه خط و مشخص میکنیم و نباید ازش رد بشیم باشه؟

_باشع ، اما با چی میخوای مشخص کنی

+بالشت

_خوشگل خنگول من یدونه بالشت بیشتر نداریم

+خب باشع پس خیالی فرض میکنیم باشه، شب بخیر 

_باشع، شب بخیر

صورتم و چرخوندم  رو به پنجره وخوابیدم.