نیمه وجودم...❤️🔥29

پارت 29
گونه هات سرخ شد بنظرم تو ام عاشقش شدی
با ارنجم محکم زدم به شکم عسل
_عه عسل چی میگی.
+باشه چیزی نگفتم که حقیقت بود .
غرغ صحبت کردن با عسل شدم.
#امیر
+الو سلام مامان کجایی؟
_خونه ام پسرم چیزی شده؟
+نه چیزی نشده میخوام مشخصات یه نفر و از داخل سیستم در بیارم. ولی این مدیری که گذاشتی اینجا قبول نمیکنه میگه من و نمیشناسه
_باشه من الان زنگ میزنم حلش میکنم.
+باشه مامان.
گوشیو قطع کردم و منتظر موندم تا مامانم هماهنگ کنه.
+خیلی معذرت میخوام اقای رستگار من نمیشناختمتون.
_مهم نیست
+بفرمائید سیستم در اختیار شماست.
خب ارغوان راهگان، ببینیم داخل سیستم چه چیزی به اسمت ثبت شده.
اسمشو تایپ کردم نام پدر و کد ملی و اینجور چیزا بالا اومد اما سرویسی به اسمش ثبت نشده.
یعنی چطور میاد مدرسه؟
زنگ خورد کیفمو و برداشتم و همراه عسل از مدرسه اومدیم بیرون.
+ارغوان با چی میری؟
_بابام دنبال سرویسه اما هنوز کسی پیدا نشده فعلا با تاکسی میرم.
+باشع پس من میرم بای.
از عسل خداحافظی کردم منتظر موندم تا جلو مدرسه خلوت بشه و بعد برم اونور خیابون تاکسی بگیرم.
#چند_دقیقه_بعد
همه رفته بودن و فقط من بودم داخل مدرسه.
کیفمو از روی نیمکت برداشتم. قدم اول و که برداشتم یه صدای از پشت سرم اومد.
+خانم راهگان
برگشتم پشت سرم که دیدم امیر داره میاد سمتم.
+ارغوان کجا میری؟
_میرم خونه
+خب بیا من میرسونمت
_نه امیر نمیشه اگه بابام بفهمه کلمو میکنه
+نمیفهمه بیا.
رفتم و سوار ماشین امیر شدم.
+خب روز اول چطور بود؟
_خوب بود.
+ارغوان چرا با دینا بحث کردی؟
_ازش خوشم نمیاد
زد زیر خنده
+یعنی از هر کسی که خوشت نیومد باید دعوا کنی؟
_نه نباید دعوا کنی اما دینا بدجوری کفریم میکنه خیلی لوسه
+مگه شما نیستی؟
_امیر تو فک میکنی من لوسم واقعا که
+همه دخترا لوسن بخصوص اون خوشگلا
با اخم گفتم:
_کدوم خوشگلا؟
+نمیگم دیگه زشته اسم ببرم
_نه امیر بگو میخوام بدونم کدوم خوشگلا؟
+نه دیگه نمیگم.
هوفی کشیدم.
_اما امیر این پیراهن و شلوار خیلی بهت میاد
+بهم میاد؟
_اره خیلی قشنگه.
ریز ریز خندید و چیزی نگفت.